مدح و شهادت امیرالمومنین علیه السلام
شاعر : غلامرضا سازگار
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
قالب شعر : غزل
ادا کردنـد هـنگـام عبـادت حـق مـولا را ز خونش آبـرو دادنـد بیت حـقتعالی را
از آن فزت برب الکعبه گفت و چشم خود را بست که بعد از فاطمه زندان خود میدید دنیا را
میـان دوستـان هـم انفـرادی بود زندانش چو شمع انجمن کُـشتند آن تنهای تنها را
ز جبریل امین برخواست این فریاد بر گردون الا یا اهـل عالـم تسلیت، کُـشتـند مـولا را
علی بیهوش در محراب خون افتاده بود اما به زخم خویش حس میکرد اشک چشم زهرا را
دوباره از درون زخم او فواره میزد خون ز رویش هرچه یاران پاک میکردند خونها را
الهی تا قیـامت خون بگرید چشم زیبایی که از خون لالهگون کردند آن رخسار زیبا را
حسن جان! فرق مولا را بپوشان پاسداری کن که چشـم دختر زهـرا نبینـد زخم بابا را
سلام سجـده تا صبح جزا تقدیم مظلومی که بخشید آبرو با خون خود شبهای احیا را
گنه کردی مشو مأیوس از عفو خدا میثم! علی با چهرۀ خونین شفاعت میکند ما را
|